آنچه در پشت پرده لوک خوش شانس میبینیم....

لوک خوش شانس، گانگستری جذاب، شوخ طبع و همیشه پیروز است که خیلی از ما بچگیمان را با او و در صحراهای غرب وحشی به مبارزه با تبهکاران و خلافکاران پرداختیم. دوران کودکی خیلی از ما آغشته به تصاویری ست که حتی تصورش سخت است اگر بدانیم مفهوم پشت این تصاویر چیزی جز برداشت های کودکانه و ساده انگارانه ماست. مفاهیمی که شاید در تقابل جدی با اعتقادات ما باشد اما به سبب سهل انگاری و از همه مهمتر نبود تولیدات داخلی جایگزین نه تنها ناخواسته آن ها را به دنیای پاک کودکی خودمان وارد کرده ایم، بلکه هنوز هم با گذشت سالها دست از تکرار اشتباهات گذشته برنداشته ایم و به جای تولید و پخش کارتون هایی با مفاهیم مورد تایید و اعتماد، همچنان شاهد پخش این دست کارتونها در تلویزیون هستیم.

در ادامه سناریو لوک خوش شانس را با هم بررسی می کنیم.وک خوش شانس، گانگستری جذاب، شوخ طبع و همیشه پیروز است که خیلی از ما بچگیمان را با او و در صحراهای غرب وحشی به مبارزه با تبهکاران و خلافکاران پرداختیم. دوران کودکی خیلی از ما آغشته به تصاویری ست که حتی تصورش سخت است اگر بدانیم مفهوم پشت این تصاویر چیزی جز برداشت های کودکانه و ساده انگارانه ماست. مفاهیمی که شاید در تقابل جدی با اعتقادات ما باشد اما به سبب سهل انگاری و از همه مهمتر نبود تولیدات داخلی جایگزین نه تنها ناخواسته آن ها را به دنیای پاک کودکی خودمان وارد کرده ایم، بلکه هنوز هم با گذشت سالها دست از تکرار اشتباهات گذشته برنداشته ایم و به جای تولید و پخش کارتون هایی با مفاهیم مورد تایید و اعتماد، همچنان شاهد پخش این دست کارتونها در تلویزیون هستیم.

در ادامه سناریو لوک خوش شانس را با هم بررسی می کنیم.

1. لوک خوش شانس، وسترنر و جایزه بگیر که با بدمن های کارتون مبارزه کرده و آنها را بدام می اندازد. از ویژگیهای لوک این است که غالب اوقات خوش شانسی می آورد و حتی گاهی بدون انجام دادن هیچ کاری سارقان و متخلفان بدام وی می افتند.

لوک دورگه است و از مادری سرخ پوست و پدری آمریکایی(مهاجر) بدنیا آمده است. پدر و مادر لوک در حادثه ای توسط یک گروه از جنایتکارن کشته شده اند. لوک بهمین خاطر هرگز کسی را نمی کشد و این مسئله گاهی موجب سوئ استفاده دشمنان وی میشود.لوک خانه ای ندارد و در پایان هر قسمت به سمت غروب خورشید حرکت میکند و همیشه زیر لب زمزمه میکند: من گاوچرانی هستم که از خانه دور افتاده ام!

2. برادران دالتون، چهار تبهکار به نام های جو، جک، ویلیام و آوریل که پسرعموهای دالتون واقعی از مخوف ترین تبهکاران آمریکا هستند. کوتاه قد ترین آنها زبل ترین و بلندقد ترینشان خنگ ترین برادر است. آن ها همیشه برای لوک دردرسر درست میکنند و در تمام طول فیلم با لوک درگیرند.

(برادران دالتون واقعی، خانواده‌ای شامل هم مردان قانون و هم یاغی در غرب وحشی آمریکا در خلال سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۲ بودند.)

3. ران تان پلن یا بوشوک، کودن ترین سگ دنیاست که همیشه برای لوک دردسر درست می کند اما برای لوک خوش شانسی می آورد و در عوض لوک دسته گل های بوشوک را حل و فصل می کند. بوشوک سگی کم توقع است که همیشه و همه جا با لوک است ، خانه و شهرش را رها کرده و به عشق لوک به دنبال او راه افتاده. با این حال لوک هیچوقت او را سیر نمیکند و همیشه تکه کوچکی از استخوان نصیب بوشوک می شود. با اینکه بوشوک هر شب رویای کنسور استخوان می بیند اما به همین استخوان کوچک لوک راضی است و لوک هم البته همیشه او را نوازش کرده و قدردان محبت های او هست!

4. جالی جامپر، باهوش ترین اسب دنیا که توانایی های انسانی دارد و همواره به کمک لوک می آید. شخصیت جذابی که همیشه و همه جا با لوک است و بعبارتی نه تنها اسب لوک، بلکه یار غار و رفیق وی نیز هست.

مکان: داستان لوک خوش شانس در صحراهای آمریکای جنوبی رخ میدهد.

زمان ساخت: زمان ساخت سری اول این مجموعه کارتون سال 1983 (حوالی سالهای 61،62) است(موریس و استودیو هانا-باربرا). در سال 1991 سری جدید 26 قسمتی آن تولید شد و سری آخر آن نیز در سال 2001 توسط کمپانی زیلام به مرحله تولید رسید.

خالق لوک، موریس دوبور نقاش بلژیکی است که در ابتدا هم نویسنده و هم طراح این شخصیت بود اما بعد از مدتی کار نگارش این مجموعه را به رئه گوسینی فرانسوی واگذار کرد. سالهای همکاری موریس دوبور و دئه گوسینی سالهای اوج لوک خوش شانس بود تا اینکه در سال 1977 رئه گوسینی از دنیا رفت و پس از آن نویسنده های گوناگونی کار نگارش این مجموعه را عهده دار شدند اما هیچیک نتوانستند موفقیت رئه گوسینی را تکرار کنند. 

لوک در این سریال نماد کلانتری و در واقع قانون اومانیستی آمریکا است که مردم را از دست تبهکاران و سارقان نجات میدهد، باعث نابودی فرقه های خرافی و جلوگیری از جنگ های قبیله ای شده و حتی سرخ پوستان را نجات میدهد! خوش شانسی لوک و گریختن همیشگی اش از دام مشکلات نشان دهنده پیروزی و قدرتمندی تمدن جوان غرب است.که در این راه اسب وی همواره یاریگر اوست. پس اسب در این کارتون می تواند نماد کشورهای حامی تمدن غرب باشد که البته با وجود رفاقتی که بین انها و این تمدن برقرار است باز هم حکم برده و خادم آمریکا را دارند.

در این کارتون هرچند از خون و خونریزی خبری نیست اما فضای گانگستری آن باعث ورود کودک به دنیای خشونت شده، و او را با مقابله خیر وشر روبه رو می کند. هرچند این اعتقاد در سریال لوک وجود دارد که "هیچ بدی در ذات خود بد نیست".

لوک خوش شانس، نمادی از یهودی مظلوم دور افتاده از وطن نیز هست و همانگونه که گفته شد در انتهای هر بخش سریال در غروبی زیبا به سمت خورشید می رود. عبارت به سمت خورشید رفتن در کتاب تورات بیان شده و اشاره به بازگشت به سرزمین موعود دارد.

سگ در بعضی جایگاه ها نماد اعتراض و در بعضی دیگر نماد وفاداری ست و در سریال لوک خوش شانس این حیوان به عنوان نماد کشورهای وفادار به آمریکا آمده است که با وجود تمام ظلم و ستمی که از جانب آمریکا متحمل می شوند (لوک هیچگاه بوشوک را سیر نگه نمی دارد) اما به همان تمجید و تشکر ظاهری آمریکا دلخوش و قانع هستند و هیچگاه اعتراض نمی کنند.

برادران دالتون که در نقش تبهکاران و غارتگران سریال هستند را نیز می توان به کشورهای مقابل آمریکا نسبت داد که همواره با او در گیر هستند اما هیچگاه در این مقابله پیروز نمی شوند و همواره در طول داستان این لوک است که بر آنها غلبه کرده و خلع سلاحشان میکند.

در پایان به نظر میرسد که با توجه به سالهای تولید این مجموعه، این کارتون بیشتر تاکید بر نقش منجی گری و نجات بخشی تمدن غرب و معرفی این تمدن به عنوان تنها مسیر برای رسیدن به موفقیت و سعادت دارد و نیز گوشه چشمی دارد به مسئله اصلی یهود، یعنی بازگشت به سرزمین موعود...